Tuesday, July 06, 2004

همدان چؤلو اكيلدى



همدان چؤلو اكيلدى


سؤزوموز
مهران بهارى


همدان چؤلو اكيلدى
تيلگيرافى چكيلدى
اوغلان سئوه، قيز سئوه
اونلارا كيم وكيلدير؟ (١)


زبان روستانشينان ‌همدان (جز چند مورد) جملگي تركي است. تا اين اواخر اصولأ زبان بازاري و تجاري (در معامله با روستاييان) تركي بوده، چنانكه امروزه هم تقريبأ چنين است. اذكائي، پرويز. "مختصري پيرامون فرهنگ عاميانه ‌همدان و گويش آن". دوره 11، ش 126 (فروردين 52): 66-74.
------------------------------------


خانم شيرين عبادى اخيرا در گفتگويى به مسئله ملى در ايران- البته به سبك خود- اشاره نموده و گفته است: "در ايران ما تبعيض در مورد زبان هم داريم ... زبان رسمی فارسی، ولی آيا نميشه کسايی که کرد و آذری و بلوچ هستن دو زبان رو به اينها ياد بديم ؟" (٢). اين گفته مهم و مثبت، انگيزه نوشتن گزارش گونه زير شد.


شيوه و لهجه هاى تركى استان همدان:


يكى از الگوهاى رفتارى شايع در محيطهاى فرهنگى و ادبى فارسى در باره استان همدان، تقديم استان همدان به صورت جدا از آذربايجان و در خارج آن است. (در باره بخشهاى آذربايجانى استان همدان علاقه مندان مىتوانند به نوشته اى به كه قبلا در سؤزوموز درج كرده بودم مراجعه نمايند). در اين رابطه دو رفتار ديگر را نيز مىتوان برشمرد :


الگوى رفتارى دوم: همانگونه كه گروهها و شخصيتهاى قوميتگراى فارس در مقياس كشورى به هنگام صحبت از ايران آنرا به صورت كشورى فارس و فارس زبان درك نموده و تبليغ مىكنند، در مقياس استانى نيز، هنگامى كه از زبان و فرهنگ همدان - استانى با جمعيت ٧٠%-٦٠% ترك- سخن به ميان مىآورند، زبان و فرهنگ اين استان را تماما فارسى قلمداد مىكنند. و با اين فرض نادرست است كه اينان هنگامى كه از گويش همدان، لهجه همدانى، ... سخن مىگويند، در واقع منظورشان گويش فارسى رايج در همدان، لهجه همدانى زبان فارسى و .... است. مثلا اخيرا در نشريه اينترنتى ادبيات و فرهنگ ويژه استان همدان، مقالاتى با نام "لهجه‌ىِ شيرين اسدآبادى"، "دو غزل به لهجهء همدانى- مجرد همدانى"، "زبان كهن همدانى"، "كتاب واژه نامه ى همدانى" و غيره درج شده است. در اين گويا ويژه نامه استان همدان، كوچكترين اثر و ردى از ٧٠%-٦٠% مردم همدان، يعنى توده ترك ديده نمىشود! آشكار است كه ريشه الگوى رفتارى ناديده گرفتن و انكار وجود ٦٥% از مردم و "همه فارس انگارى" در كشور چند مليتى ايران، چيزى به جز قوميتگرايى افراطى و نژادپرستى نمىتواند باشد.


الگوى رفتارى سوم: بخشى از اينان نيز، هنگامى كه به هر علتى مجبور به ذكر زبان تركى اكثريت مردم اين استان مىشوند، از آن به شكل تركى همدانى و ..... ياد مىكنند. دكتر عنايت الله رضا، از قوميتگرايان افراطى فارسى و سران راسيسم پان ايرانيستى در كتابش آذربايجان و اران ادعا مىكند كه: "تفاوتهايى ميان لهجه هاى تركى قزوين، همدان، حدود ساوه، قم و تهران و حاشيه كوير و فارس با لهجه هاى تركى آذربايجان وجود دارد ... هرگاه مقصود از تركى آذرى لهجه ممزوج تركى با آذرى باشد در اين صورت بايد ديگر لهجه هاى تركى حوالى آذربايجان، همدان، قزوين، ساوه، زرند، تهران و حاشيه كوير را از تركى آذرى جدا دانست." در اين پاراگراف كوتاه، خطوط اصلى انديشه پان ايرانيسم را مىتوان به عيان ديد: جدا كردن مناطق جنوبى آذربايجان (نواحى ترك نشين قزوين، همدان، ساوه، تهران، قم) از آن، ادعاى وجود زبانى ايرانى به نام آذرى و اين ادعا كه زبان امروزى آذربايجان ملقمه اى از زبان تركى و زبان ايرانى آذرى است، جدا نمودن و نشان دادن لهجه هاى رايج تركى در همدان و ساوه و قزوين و زرند و تهران از تركى آذرى و يا تركى آذربايجان.


ديدگاه رسمى دولت پهلوى و عموما ايدئولوژى راسيستى پان ايرانيسم، زبانهاى گوناگون ايرانى و كاملا جداى غيرفارسى مانند گيلكى و تبرى و تالشى و تاتى و ..... را به عنوان گويشى از زبان فارسى و حتى زبانهاى گوناگون زازا، گوران و كرمانجى را به صورت يك زبان واحد كردى نشان مىدهد. اما اين ايدئولوژى، با ابداع‌ مفاهيمى مانند تركى خراسانى، تركى قشقايى، تركى همدانى، تركى سنقرى و ... زبان واحد تركى را جزء جزء كرده، به شيوه‌هاى متعدد تقسيم‌ مىنمايد. حتى با عمده كردن لهجه‌ها و گويشهاى محلي، زبان تركى را به صورت زبانهاى جداگانه اى مانند زبان قشقائى، زبان سنقرى، زبان افشارى و ..... تقديم مىكند. كاربرد تعابير و اصطلاحاتى مانند تركى زنجان، تركى همدان، تركى اردبيل و تركي‌ تبريز... علاوه به نادرستى به لحاظ زبانشناسي‌، به لحاظ سياسى نيز مسئله دار است. همانگونه كه قبلا بارها در سؤزموز گفته شده است، سياست فارس سازى (فارسلاشديرما٫ تفريس) دولتى٫ كه اضافتا سعى در تراشيدن و پررنگتر كردن هويت طائفه اى و جايگزين كردن اين هويت قبيله اى به جاى هويت ملى ترك براى گروههاى ايلى ترك ايران دارد، روند مسخ فرهنگ و هويت تركى و از دست دادن زبان ملى-مادرى تركى را تشديد كرده و باعث ايجاد بحران هويت براى گروههاى ترك سراسر ايران بويژه آنهايى كه در خارج آذربايجان ساكنند (مانند شمال خراسان و جنوب ايران) و يا تعلق طائفه اى دارند شده است.


در همين راستاست كه در تمام منابع رسمى و غيررسمى ايرانى-فارسى گروههاى ايلى و جغرافيايى ترك ايران مانند قشقايى ها و تركهاى خراسان و همدان و .... هر كدام به شكل گروههاى منفرد٫ جدا و پراكنده ترك زبان و نه به شكل زير گروههاى خلق و مليت واحد ترك معرفى مىشوند و بدين ترتيب سعى مىشود كه خلق ترك در ايران از يك مليت واحد و منسجم داراى اكثريت، به دهها گروه مختلف پراكنده و جداى ترك زبان اقليت تبديل شود. در ايران مانند‌ زبان فارسي، يك زبان تركى واحد (به معنى خاص) وجود دارد كه‌ خود به سه زيرگروه لهجه اى آذربايجانى، خراسانى و سنقرى تقسيم مىشود. همه آحاد خلق ترك در ايران چه در خراسان‌، كرمان‌ و فارس‌ و اصفهان‌ و چه آذربايجان‌ و ... به لهجه‌ها و شيوه هاي اين زبان واحد تركى‌ سخن‌ مي‌گويند. و تمام گروههاى ترك ايران فارغ از استان و اراضى محل سكونتشان و يا لهجه و شيوه تركىشان ويا طائفه و تبارشان٫ همه بخشى از خلق و مليت واحد ترك در ايران مىباشند.


گويشها و شيوه هايى كه در استان همدان به آنها تكلم مىشود مانند گويش همدان، بهار، كبودرآهنگ، رزن، مهربان و ... ٫ هم گويش و شيوه هاى گوناگون زبان تركى هستند. گويش و شيوه هايى كه مشابه و يا عين آنها در ديگر نقاط آذربايجان و سراسر ايران به ويژه در مناطق افشار و يا بيات تبار (مانند آذربايجان غربى، استان مركزى، حتى شمال خراسان و جنوب ايران) ديده مىشوند. بنابراين زبان٫ لهجه و يا گويش واحدى بنام تركى همدانى وجود ندارد، آنچه وجود دارد گويش و شيوه هاى زبان تركى در استان آذربايجانى همدان است.


موسيقى تركى:


استان همدان جايگاه ويژه اى در ادبيات تركى و فرهنگ آذربايجان دارد. به طور كلى ميتوان گفت كه استان همدان به لحاظ زبانى-فرهنگى بيشتر با استانهاى آذربايجان غربى و نيز زنجان و به لحاظ سياسى-فرهنگى با استانهاى آذربايجانى قزوين و مركزى در يك مجموعه جاى مىگيرد.


در موسيقى آشيقى آذربايجان هاواهايى به اسم "همدان گرايلىسى" و "همدان دوبئيتىسى" و ... غيره وجود دارند. اين دستگاهها كه در اكثر محيطهاى آشيقى آذربايجان جنوبى ايفا مىگردند اصلا در ساوه و ديگر نقاط استان آذربايجانى مركزى بوجود آمده اند. مناطق آذربايجانى و ترك نشين استان مركزى و نواحى مجاور ترك نشين- آذربايجانى در استان قم به لحاظ تاريخي اكثرا جزء ولايت اعلم از ولايات پنجگانة همدان بوده اند كه در راستاى سياست يكسانسازى قومى و تجزيه ارضى آذربايجان، از نظر سياسي-ادارى تابع استان مركزي- اراك گرديده اند. (ولي اين نواحى باز هم به لحاظ فرهنگي و زبانى ادامه تركان و مناطق شرقي استان آذربايجانى همدان بشمار مىروند). بر خلاف استانهاى آذربايجان شرقى، اردبيل، زنجان و جمهورى آذربايجان، كه به هنگام اجراى موسيقى آشيقها را غالبا دو نفر نوازنده قاوال (نوعى دف) و بالابان همراهى مىكنند، آشيقهاى استانهاى آذربايجان غربى و همدان مانند آشيقهاى تركيه به تنهايى هنرنمايى مىكنند. در اينجا باز شاهد يكسانى و پيوستگى استانهاى آذربايجانى همدان و آذربايجان غربى با تركيه مىباشيم.


نشريات تركى استان، پخش برنامه هاى راديو تلويزيونى تركى، كلاسهاى آموزش به زبان تركى:


نشريات تركى: همزمان با رشد سريع، چشمگير و مبارك خودآگاهى و شعور ملى در ميان خلق ترك در سراسر ايران و بويژه در آذربايجان، استان آذربايجانى همدان نيز شاهد انتشار چند نشريه تركى بوده است (البته اين رشد به هيچ وجه با جمعيت تركان اين استان، سنگينى آن در تاريخ و فرهنگ آذربايجان از سويى و همچنين گسترش سياست بسيار تشديد شده فارسسازى در كشور، از سوى ديگر متناسب نيست و حتى بسيار اندك است). از جمله اين نشريات هفته نامه سينا- برنده جوايزى در ميان نشريات غرب كشور- است كه يك صفحه خود را به زبان و ادب تركى اختصاص داده است. از نشريات دانشجويى نيز مىتوان بيرليك يولو (نشريه تركى-فارسى دانشگاه همدان. دوهفته نامه فرهنگى، اجتماعى، مدير مسئول غلامرضا نصيرزاده)، نشريه بولوت (نشريه فرهنگى، اجتماعى دانشگاه پزشكى همدان، منتشر شده به اهتمام انجمن استاد شهريار) و نشريه ايلديريم (اين نشريه دانشجويى دانشگاه همدان، با بازداشت شدن مدير مسئول نشريه ياشار كريمى و سردبير آن مهدى زينالى در سال ١٣٨٢ از طرف دانشگاه توقيف شد) را نام برد. قابل ذكر است كه امسال دومين جشنواره نشريات دانشجويان آذربايجانی کشور در همدان برگزار خواهد شد. اين حادثه خوش، بىشك نقطه اى عطفى در حيات فرهنگى آذربايجان و بويژه استان همدان خواهد بود.


كلاسهاى آموزش تركى: هر چند در اين استان مانند ديگر نقاط ايران، فعلا مدارس و آموزشگاههاى تركىزبان وجود ندارد، بنا به اطلاعات سايت دوزگون، دوره هاى آموزش زبان و ادبيات تركي در دانشگاه بوعلي سيناي همدان بكمك سايت مذكور و انجمن علمى بيان –شاخه تركى دانشگاه بوعلى سينا داير بوده است. در خبرى در اين سايت چنين گفته مىشد: "دوره جديد آموزش زبان و ادبيات تركي دانشگاه بوعلي سيناي همدان از هفته جاري افتتاح گرديد. اين دوره جديد توسط انجمن علمي بيان ـ شاخه تركي دانشگاه بوعلي سينا و با كمك دروس اينترنتي دكتر صديق در سايت دوزگون تدريس مي گردد. دكتر صديق در ترم گذشته شخصا در اين دانشگاه به تدريس زبان و ادبيات تركي مشغول بود. شاگردان ممتاز اين دوره از كلاسها اكنون با كمك دروس سايت دوزگون اقدام به تداوم اين كلاسها براي دانشجويان جديد نموده اند. " دكتر صديق در مصاحبه اى با هفته نامه سينا همچنين‌ به‌ جوانان‌ و دانشجويان‌ ترك‌ زبان‌ دانشگاه‌ بوعلي‌ سينا توصيه‌ نموده است‌ كه‌ "سعي‌ كنند 2 واحد زبان‌ و ادبيات‌ تركي‌ را كه‌ در سال ‌1369 به‌ امضا شوراي‌ عالي‌ برنامه‌ريزي‌ وزارت‌ علوم‌ رسيده‌ است‌، حتي‌ بصورت‌ فوق برنامه‌ و با نظارت‌ امور فرهنگي‌ فوق برنامه‌ دانشگاه‌ بگذرانند".


راديو-تلويزيون تركى: از راديوى محلى همدان در هر دو دوره پهلوى و جمهورى اسلامى برنامه هاى تركى پخش شده است. (زبان بكار رفته در اين برنامه ها تركى ادبى نيست. و ادعا شده است كه اين برنامه ها بيش از خدمت به رشد و شكوفايى زبان تركى، در جهت تخريب آن عمل مىكنند). با اينهمه همدان (مانند استانهاى آذربايجانى قزوين و مركزى) از استانهاى آذربايجانىاى است كه به لحاظ پخش برنامه هاي تلويزيونى تركى شديدا در معرض تبعيض قرار دارد. در حاليكه در بسيارى از استانهاى كشور، برنامه هاى تلويزيونى از شبكه سيماى استانى به زبان رايج استانهاى مربوطه پخش مىشود، در اين استان عمدتا ترك نشين و آذربايجانى هيچ برنامه تلويزيونى استانى به زبان تركى وجود ندارد و خلق ترك در اين استان، به طرزى بسيار ناخوش آيند از اين ابتدايىترين حق فرهنگى، انسانى و مشروع خود محروم نگاه داشته شده است. چندى پيش در رابطه با اين وضعيت ناشايست، خبر زير در نشريات اينترنتى فارسى زبان درج شده بود: "پخش برنامه به زبان تركى: هفته نامه سينا چاپ همدان در شماره ٣١ خود خواستار پخش برنامه به زبان تركى از شبكه سيماى استانى مركز همدان شد. اين نشريه با درج مطلبى با عنوان " تركى را پاس بداريم" يك صفحه كامل خود را به اين موضوع اختصاص داد. سينا در اين مطلب با اشاره به پخش موسيقى "عاشيقى" در يكى از برنامه هاى اين شبكه و استقبال از آن مىنويسد: در اين برنامه كه عاشيق حيدر با ساز "چوگور" آن را نواخت دل و جان مردم اين استان به ويژه تركها را با طنين روح بخش ساز خود عطر آگين كرد. هفته نامه سينا ادامه مىدهد: آيا شبكه صدا و سيماى استانى همدان نمىتواند و نبايستى به شناساندن تمامى وجوه فرهنگى٫ هنرى٫ علمى٫ ادبى و ... ترك زبانان همدان همت گمارد؟ چرا شبكه استانى همدان برنامه هايى تهيه نمىكند كه به زبان تركى يعنى زبان ٦٠ درصد از جمعيت اين استان باشد؟ اين نشريه ادامه مىدهد: اكنون جوان كرد٫ ترك٫ تركمن٫ بلوچ و عرب ايرانى از خود مىپرسد آيا گفتگوى تمدنها و فرهنگها فقط مصرف خارجى دارد؟"


انتخابات: استان همدان دروازه جنوبى آذربايجان است. اين استان به همراه استانهاى مركزى و قزوين، سه استان آذربايجانى هستند كه تحت شديدترين سياستهاى يكسانسازى قومى قرار گرفته اند و كوشش بسيار در نفى هويت تركى اهالى اين استانها و دور نگه‌ داشتن توده ترك ساكن در آنها از فرهنگ ملى تركى-آذربايجانىشان انجام شده و مىشود. يكى ديگر از خصوصيات ويژه اين سه استان آذربايجانى اين است كه علىرغم آنكه اكثريت مطلق جمعيت در هر سه استان را خلق ترك تشكيل مىدهد، مراكز استانها (همدان، قزوين و اراك) بر خلاف ديگر استانهاى آذربايجانى، شهرهايى دو زبانه هستند كه به سرعت در حال تبديل به شهرهايى با اكثريت جمعيتى فارس هستند و يا شده اند. فارس زبان شدن مراكز نسبتا پيشرفته تر شهرى و ترك زبان بودن شهرستانها و روستاها و طوائف نسبتا عقب مانده تر در اين استانها، خود به عنوان عامل روانى تسريع كننده در امر يكسانسازى قومى و فارسيگرايى توده ترك اين استانها عمل مىكند. در استان همدان كار به جايى رسيده است كه حتى خلق ترك در بسيارى موارد آشكارا از انتخاب نمودن نمايندگان ترك براى مجلس شورا نيز محروم نگه داشته مىشود. دكتر سيد كاظم اكرمي (از اقليت فارس ساكن در استان همدان) در مصاحبه اى مىگويد: البته نماينده شدن من در دوره اول از منطقه كبودرآهنگ و بهار همدان به دستور خاص شهيد باهنر بود. يادم هست كه يك روز دوشنبه اي تلفن زد از وزارتخانه كه فلاني شما برويد از اين منطقه اسم بنويسيد، بياييد مجلس. گفتم اين منطقه ترك اند، من تركى بلد نيستم...... گفت: حالا مهم نيست".


آشكار است كه حل ريشه اى و اساسى مشكلات مربوط به نشريات، كلاسها و برنامه هاى راديو تلويزيونى تركى و ..... در استان همدان، كل آذربايجان و سرتاسر ايران، تنها با ايجاد روزنامه ها و شبكه هاى سراسرى راديو- تلويزيونى تركى دولتى و غيردولتى و رسمى نمودن زبان تركى در ايران ممكن است.
----------------------------


(١)- بو باياتى كوميجان وئبلاگيندان آلينيبدير. باياتىنين كوميجان لهجه سينده اوخونوشو بئله دير: همدان چولئ اكيلدئ – تيرغلافئ چكيلدئ - اوغلان سووه، قيز سووه - اولارا كيم وكيلدئ؟. (ترجمه: بيابان همدان كاشته شد، تيرهاي تلگرافش نصب شد، وقتي دختر و پسر همديگر را بخواهند، كي ميخواد براي اونا وكيلي بكند؟)


(٢)- خانم عبادى از رسمى بودن زبان فارسى مانند امرى طبيعى ياد مىكند. حال آنكه مسئله مركزى تبعيض زبانى در ايران همين رسمى بودن انحصارى زبان فارسى در ايران است. از اين نكته محورى كه بگذريم، كاربرد نام آذرى به جاى تركى از سوى خانم عبادى جاى تامل دارد. همانطور كه قبلا و بارها در سؤزوموز اشاره كرده ام، اضافه كردن كلمه "آذرى" به دنبال گروه لهجه هاى زبان تركى در ايران و قفقاز و عراق .... ٫ به خاطر جدا كردن اين گروه از گروه لهجه هاى بسيار نزديك ديگر تركى يعنى "تركى بالكان-آناتولى" است. تركيب "تركى آذرى" فقط وقتى بكار مىرود كه اين دو گروه لهجه هاى موسوم به تركى را با هم مقايسه كنيم و يا فرق بين ايندو را تاكيد نماييم. ولى وقتى مثلا از ايران تنها صحبت مىشود و در خطاب به ايرانيان، و بويژه در زبانهاى تركى و فارسى، و مشخصا از سوى گويشوران خلق ترك مانند خانم عبادى هنگام ناميدن خود، لزومى به افزودن و كاربرد كلمه "آذرى" به تركى نيست و حتى نادرست است. در اين شرايط "تركى" تنها مقصود را كاملا مىرساند.


از طرف ديگر در ترمينولوژى قوميتگرايان فارسى و دولتى، "آذرى" براى ناميدن زبانى ايرانى و مفهومى غير تركى، و به منظور تاكيد بر ترك نبودن تركهاى آذربايجان بكار مىرود. يكى از روشهاى نسل كشى فرهنگى و امحاء گروههاى ملى توسط دولتهاى راسيست، بىهويت كردن و از بين بردن حافظه تاريخى از طريق عوض كردن اسامى جغرافيايى و حتى اسم خود گروه ملى است. در ايران هم اين سياست راسيستى دولتى به شكل آذرى ناميدن خلق ترك تجلى پيدا مىكند كه در ضمن، با هيچ شمردن هويت و اراده و آزادى يك خلق در تعيين هويت و نام خود، توهين و تحقير به ملت ترك ايران هم شمرده مىشود. بنابر اين هر كسى كه در -)ايران، -)در زبانهاى فارسى و يا تركى، -)و بويژه از ميان خود تركان، خلق ترك را به نام آذرى بنامد، آگاهانه و يا ناآگاهانه در حال كمك به و اجراى سياست هاى راسيستى پان ايرانيستى است. در ايران گروهى ملى كه در سير طبيعى تاريخى، خود را به نام آذرى بنامد وجود ندارد. توده اى وجود دارد كه خود را "ترك" مىنامد. اين همان توده است كه ديگران، آنهم نه در زبانهاى تركى و فارسى بلكه در زبانهاى اروپايى، منابع خارجى و در مقام مقايسه با تركهاى آناتولى و بالكان به آنها "تركهاى آذرى" مىگويند.


گئرچه يه هو!!!


Share/Bookmark

0 Comments:

Post a Comment

<< Home