سفرنامه همدان و گزارش سمينار علمای آذربایجان دانشگاه بوعلی سينا
چهار شنبه برای اولین بار همدان بودم. به دعوت دانشگاه بوعلی سینا جهت شرکت در سمینار " علمای آذربایجان". روز سه شنبه ساعت 4 بعد از ظهر به راه افتادیم با اتومبیل دانشگاه و در معیت راننده محترم آقای خدابندهلو. مسیرمان با اتوبان ساوه شروع شد 115 کیلومتر و سپس مسیر نیمه اتوبان-نیمه غیر اتوبان 235 کیلومتری ساوه- همدان. در کل 340 کیلومتر و 3 ساعت و 40 دقیقه. دست گل آقای خدابنده لو درد نکند. بخش زيادی از مسير را با سرعت ۱۶۰ راند و من بعد از مدت طولانی هيجانکی مزه کردم.
از مناظر دور و نزدیک اطراف جاده حظها بردم که نپرسید. تماشای زندگی بیجان! و باجان اطراف مسیر حرکت اتوموبیل همیشه برای من مفرح و معنی دار بوده است. مخصوصا مسیری که برای اولین بار طی میکنم. در تمام مسافرتها نمیتوانم از درخواست صندلی بغل شیشه صرف نظر کنم. درخواستی که بعضی وقتها نمود چندان خوبی ندارد.
علی ای حال ما بعد از گذر از ساوه، غرق آباد، نوبران و فامنین به شهر همدان ( به کسر میم) رسیدیم. در همان نگاه اول احساس مثبتی نسبت به شهر پیدا کردم. به قول بعضیها انرژی مثبتی دریافت کردم. شهری تمیز، با معماری نسبتا مدرن و دارای هوایی بسیار مطبوع. اینجا بود که متوجه شدم آقای خدابندهلو و همشهریانش حق دارند از "پایتخت" شدن همدان صحبت کنند و بگویند: برای جانشینی تهران، همدان بهتر از اصفهان است. قابل توجه تبريزيان که بگويند: اصفهان نصف جهان، اگر تبریز نباشد.
همان شب همراه با سایر سخنرانان مدعو و تنی چند از دانشجویان دانشگاه بوعلی گشتی در شهر زدیم. گنجنامه و آرامگاه بوعلی را زیارت کردیم و در آلاونک گنجنامه و در فضای مملو از موسیقی آبشار بلند چای خوردیم. گنجنامه، سنگ نوشتههای منسوب به دوره هخامنشی است.
اگر چه تحقیقات برخی از مورخان داخلی و خارجی از جمله ناصر پورپیرار اعتبار و اصالت اینگونه آثار باستانی را شائبهدار کردهاست ولی چند زبانه بودن نوشته توجه مرا جلب کرد. این کتیبه به سه زبان پهلوی، عیلامی و کلدانی ( هر سه به خط میخی) نوشته شدهاند. این امر نشان میدهد که به احتمال قوی ایران در دوره باستان هم چند زبانه بوده. و در دوره باستان بهتر از امروز به تنوع زبانی توجه میشد. افسوس که امروزه زبانهای مهمی همچون ترکی علیرغم کثرت متکلمین آن در ایران( بيش از 30%) و اهمیت بینالمللی اش، در ایران مورد بیمهری قرار گرفته است.
"سمینار علمای آذربایجان" ساعت 9 صبح روز چهارشنبه با سخنرانی معاون فرهنگی دانشگاه میزبان شروع به کار کرد. برگزار کننده سمینار" انجمن ادبی –فرهنگی ترک" دانشگاه بود و متولیان آن دانشجویان ترک. مقالات و سخنرانیهای چندی ارائه شد که از آن بین مقاله ترکی آقای سید حیدر بیات با عنوان " وضعیت فلسفه در دورههای صفویه و قاجار" بسیار وزین بود.
بنده هم اندر "چیستی فلسفه آذربایجانی و جایگاه آن در فلسفه معاصر" سخنرانی کردم و متذکر شدم که فلسفه آذربایجانی که دو مولفه اساسی "ترکی" و " اسلامی" دارد، مثل سایر فلسفههای شرقی اعم از اسلامی، ایرانی، عربی و ... جزو فلسفههای اسکولاستیک( مدرسهای- قرون وسطائی) محسوب میشود و به یک رنسانس نیاز دارد. این رنسانس باید با توجه به تجربه غرب صورت گیرد تا اولا نتایج بهتری در پی داشته باشد و ثانیا عوارض منفی کمتری داشتهباشد. در پایان صحبتم تاکید کردم که برخی از آموزههای فلسفه پستمدرن کمک زیادی به جریانهای فرهنگی- قومی میکند. مخالفت پستمدرنیسم با کلان روایتها و حمایت آن از پلورالیسم، جامعهگرایی و تاکید بر اهمیت گروههای اجتماعی در مقابل فردگرایی افراطی از جمله آنهاست.
یکی از بخشهای مهم سمینار دیکلمه شعر و اجرای موسیقی مقامی آذربایجانی بود که با استقبال پر شور حضار مواجه شد. مخصوصا قطعه شهرهای دیکلمه شده توسط مجری محترم برنامه مورد استقبال شدید واقع شد.
برنامه سمینار ساعت 6 عصر با اهدای لوح یادبود به هیئت علمی و اجرایی سمینار به کار خود پایان داد. و من به خاطر مشغله کاری مجبور شدم بلافاصله به سوی تهران حرکت کنم و هنوز هنوز افسوس میخورم که چرا نتوانستم درخواست دانشجویان ترک دانشگاه بوعلی را برای اقامت و مذاکره بیشتر اجابت کنم. امیدوارم در آیندهای نزدیک دوباره همدان، دانشگاه بوعلی و دانشجویان مهربان و فعال آن را ببینم. از آن همه دانشجوی فعال فقط چند اسم در خاطرم مانده است؛ آقایان ادریس یگانه،حبیبی، واعظی، نقدی، نصیرنیا، یاشار کریمی، لطفی،مسعود صدقی و خانمها حمیدی، سرداری، زهرا اکبری و ....هاممی سينين اللری آغريماسين.
اما چند سايت خوب برای آشنايی بيشتر با همدان:
۱- روزنامه هگمتانه: http://hegmataneh.org
۲- سازمان ميراث فرهنگی: http://www.hamedanmiras.ir
۳-ترکيب قومی جمعيت استان همدان:
http://hamedan-news.blogspot.com/2005/12/blog-post_29.html
0 Comments:
Post a Comment
<< Home