Thursday, September 24, 2009

وجه تسميه لالجين در استان آزربايجاني همدان

قوميت و زبان:

ساکنين لالجين از ترکهاي اوغوز بوده، از ايل قايي به شمار مي‌روند. اهالي اين شهر همچون مردم شهرها و روستاهاي مجاور (و اکثر نواحي شمال و شمال غربي همدان) به لهجه‌اي خاص از زبان ترکي آذربايجاني سخن مي‌گويند که نسبتاًً با گويش مردم آذربايجان متفاوت بوده، از نظر لحن تکلم به ترکي قشقاييهاي استان فارس و شاهسونهاي ساوه و قم نزديک است. طبق اسناد به دست آمده از حفاريهاي چهار راه مرکزي اين شهر (همچون سنگ قبرهاي متعلق به قرن پنجم هجري كه اكنون در موزه تپه هكمتانه همدان در معرض ديد عموم است) و نيز اشارات دکتر فاروق سومر باستان‌شناس شهير ترک، لالجيني‌ها بازماندگان ترکهاي سلجوقيند که با ورود به اين منطقه با ترکهاي ساکن اين شهر آميخته‌اند.

نام لالجين احتمالاً از دو بخش لاله و جين شکل يافته‌است. جين پسوند مکان است که در ساخت نام شهرها و روستاهاي ديگر استان همدان نيز به کار رفته است؛ همانند وفرجين، گنده‌جين، ديوجين، توي‌جين و فارسجين.(همچنان که پسوند گان و جان نيز در ساخت اسم نواحي‌اي همچون گلپايگان، شادگان، آذربايجان و زنجان به کار رفته‌است). در اين صورت مي‌توان لاله‌جين را به معناي آبادي لاله دانست. همچنين بعيد نيست كه كلمه لالجين، محرّف لاجين يا لاچين باشد كه در زبان تركي، نام پرنده‌اي شكاري است. به هر حال، تركيباتي همچون لعل چين، لاله ‌چين يا لاله چيني نبايد درست باشد.

برخي از اهالي شهر مي‌گويند كه به هنگام ورود مغولان به همدان گذر لشكريان چنگيزخان به لالجين افتاد. آنان گروهي از مردان اين شهر را به چين فرستادند تا از هنرمندان چين، سفالگري بياموزند. اين سفركردگان نيز پس از آموختن هنر سفالگري به لالجين برگشتند و به كار پرداختند. از آن پس اين روستا لاله ‌چين نام گرفت. اين روايت به نظر افسانه‌اي بيش نيست؛ چون هنر سفالگري در ايران، سابقه چند هزار ساله دارد؛ لذا طي مسافت دور و دراز ايران تا چين لزومي نداشته است؛ وانگهي اعزام شدگان به چين مي بايست نحوه ساخت چيني‌‌ را بياموزند و نهايتاً بايد پرسيد چرا بايد مغولان چنين لطفي در حق بوميان اين ناحيه مي كردند؟ لالجين در محاورات مردم استان همدان اغلب به صورت لَلين يا لالون (Lalon) تلفظ مي‌شود.

«نزهةالقلوب» قديمي ترين متني که نام لالجين در آن مذکور است:
- همدان، ولايتش پنج ناحيت دارد. اول فريوار در حوالي شهر است تا دو فرسنگي (در سمت اسدآباد) - هفتادوپنج پاره ديه‌است و شهرستانه و لالجين و فخرآباد و قاسم‌آباد و کوشک باغ و … از حساب - فريوار است. -(فريوار يا فراوار به روايت ابن‌فقيه‌همداني در مختصرالبلدان در سال 284ه‍.ق يکي از دوازده رُستاق-روستا، بخش، دهستان- همدان بوده‌است. راوندي نيز در حوادث سال 592 ه‍.ق از فراور همدان ياد کرده‌است.) - چنانکه از نوشته حمداللّه‌مستوفي تاريخ‌نويس و جغرافي‌دان معروف ايراني در کتاب برمي‌آيد، لالجين در سده هشتم هجري از جمله دهستانهاي بزرگ همدان بوده است؛ چنانکه از ميان هفتادوپنج ده از بخش فريوار، نويسنده کتاب نزهةالقلوب نام لالجين و چهار ده ديگر را به عنوان قريه‌هاي بزرگ بخش فريوار ذکر کرده‌است. - برخي محققان، جنوب غربي شهر را جايگاه پيشين لالجين مي‌دانند؛ اما چنانکه سالخوردگان شهر به ياد دارند، در محل مذکور که به تپه ميسيُوا معروف است، خرابه‌هايي به جا مانده بوده و گويا ويرانه‌هاي دهي به نام موسي‌آباد بوده‌است که در گويش محلي، ميسيُوا (Misyowa) تلفظ مي‌شود. مردم بر اساس آنچه از پدران خود شنيده‌اند، جايگاه پيشين لالجين را حدوداً شمال و شمال‌غربي محل کنوني شهر مي‌دانند. در خانه‌ها و زمينهاي اين بخش از شهر هنوز هم با کندن زمين مي‌توان تنور، چاه پر شده، خشت و سفال شکسته يافت.


Share/Bookmark

0 Comments:

Post a Comment

<< Home