Wednesday, February 02, 2011

همه‌دان چؤلو اكيلدي- تيلگيرافي چكيلدي /اوغلان سئوه٬ قيز سئوه-اولارا كيم وكيلدي؟


سؤزوموز



همه‌دان چؤلو اكيلدي

تيلگيرافي چكيلدي

اوغلان سئوه٬ قيز سئوه

اولارا كيم وكيلدي؟ (١)


مئهران باهارلي-٢٠٠٣



http://hemedan-az.blogspot.com/


"زبان روستانشينان ‌همدان (جز چند مورد) جملگي تركي است. تا اين اواخر اصولأ زبان بازاري و تجاري (در معامله با روستاييان) تركي بوده، چنانكه امروزه هم تقريبأ چنين است". اذكائي، پرويز. "مختصري پيرامون فرهنگ عاميانه ‌همدان و گويش آن". دوره 11، ش 126 (فروردين 52): 66-74.

------------------------------------

خانم شيرين عبادي اخيرا در گفتگويي به مسئله ملي در ايران- البته به سبك خود- اشاره نموده و گفته است: "در ايران ما تبعیض در مورد زبان هم داریم ... زبان رسمی فارسی٬ ولی آیا نمیشه کسایی که کرد و آذری و بلوچ هستن دو زبان رو به اینها یاد بدیم ؟" (٢). اين گفته ٬ انگيزه نوشتن گزارش گونه زير شد.



شيوه و لهجه هاي تركي استان همدان:


الگوي رفتاري اول: يكي از الگوهاي رفتاري شايع در محيطهاي فرهنگي و ادبي فارسي در باره استان همدان تقديم استان همدان به صورت جدا از آزربايجان و در خارج آن است. (در باره بخشهاي آزربايجاني استان همدان علاقه مندان ميتوانند به نوشته اي به همين نام كه قبلا در سؤزوموز درج كرده بودم مراجعه نمايند). دو رفتار ديگر را نيز ميتوان برشمرد :


الگوي رفتاري دوم: همانگونه كه گروهها و شخصيتهاي قوميتگراي فارس در مقياس كشوري به هنگام صحبت از ايران آنرا به صورت كشوري فارس و فارس زبان درك نموده و تبليغ ميكنند٬ در مقياس استاني نيز٬ هنگامي كه از زبان و فرهنگ همدان - استاني با جمعيت ٧٠%-٦٠% ترك- سخن به ميان ميآورند٬ زبان و فرهنگ اين استان را تماما فارسي قلمداد ميكنند. و با اين فرض تماما نادرست است كه اينان هنگامي كه از گويش همدان٬ لهجه همداني٬ ... سخن ميگويند٬ در واقع منظورشان گويش فارسي رايج در همدان٬ لهجه همداني زبان فارسي و .... است. مثلا اخيرا در نشريه اينترنتي ادبيات و فرهنگ خاص ويژه استان همدان٬ مقالاتي با نام "لهجه‌ي شيرين اسدآبادي" و يا "دو غزل به لهجهء همداني- مجرد همداني"٬ "زبان كهن همداني"٬ "كتاب واژه نامه ي همداني" و غيره درج شده است. در اين گويا ويژه نامه استان همدان٬ كوچكترين اثر و ردي از ٧٠%-٦٠% مردم همدان٬ يعني توده ترك ديده نميشود! آشكار است كه ريشه الگوي رفتاري ناديده گرفتن و انكار وجود ٦٥% از مردم و "همه فارس انگاري" در كشور چند مليتي ايران٬ چيزي به جز قوميتگرايي افراطي فارسي و نژادپرستي آريائي-ايران زميني نميتواند باشد.


الگوي رفتاري سوم: بخشي از اينان٬ هنگامي هم كه به هر علتي مجبور به ذكر زبان تركي اكثريت مردم اين استان ميشوند٬ از آن به شكل تركي همداني و ..... ياد ميكنند. به عنوان مثال دكتر عنايت الله رضا٬ از قوميتگرايان افراطي فارسي و سران راسيسم پان ايرانيستي در كتاب آزربايجان و اران خود ادعا ميكند كه: "تفاوتهايي ميان لهجه هاي تركي قزوين٬ همدان٬ حدود ساوه٬ قم و تهران و حاشيه كوير و فارس با لهجه هاي تركي آزربايجان وجود دارد... هرگاه مقصود از تركي آذري لهجه ممزوج تركي با آذري باشد در اين صورت بايد ديگر لهجه هاي تركي حوالي آزربايجان٬ همدان٬ قزوين٬ ساوه٬ زرند٬ تهران و حاشيه كوير را از تركي آذري جدا دانست." در اين پاراگراف كوتاه٬ خطوط اصلي انديشه پان ايرانيسم و استعمارگري فارسي را ميتوان به عيان ديد: جدا كردن مناطق جنوبي و جنو ب شرقي آزربايجان (نواحي ترك نشين استانهاي قزوين٬ همدان٬ ساوه٬ تهران٬ قم و البرز) از آن٬ ادعاي وجود زباني ايراني به نام آذري و اين ادعا كه زبان امروزي آزربايجان ملقمه اي از زبان تركي و زبان ايراني آذري است٬ و در نهايت جدا نمودن و نشان دادن لهجه هاي رايج تركي در همدان و ساوه و قزوين و زرند و تهران از تركي آذري و يا تركي آزربايجان.


ديدگاه رسمي دولت پهلوي و عموما ايدئولوژي راسيستي پان ايرانيسم٬ زبانهاي گوناگون ايراني و كاملا جداي غيرفارسي مانند گيلكي و تبري و تالشي و تاتي و ..... را به عنوان گويشي از زبان فارسي و حتي زبانهاي گوناگون زازا٬ گوران و كرمانجي را به صورت يك زبان واحد كردي نشان ميدهد. اما اين ايدئولوژي٬‌ با ابداع‌ مفاهيمي مانند تركي خراساني٬ تركي قشقايي٬ تركي همداني٬ تركي سنقري و ... زبان واحد تركي را جزء جزء كرده٬‌ به شيوه‌هاي متعدد تقسيم‌ مينمايد. حتي با عمده كردن لهجه‌ها و گويشهاي محلي٬ زبان تركي را به صورت زبانهاي جداگانه اي مانند زبان قشقائي٬ زبان سنقري٬ زبان افشاري و ..... تقديم معرفي ميكند. كاربرد تعابير و اصطلاحاتي مانند تركي زنجان٬ تركي همدان٬ تركي اردبيل، تركي سلطانيه و تركي‌ تبريز... علاوه به نادرستي به لحاظ زبانشناسي‌ ٬ به لحاظ سياسي نيز مسئله دار و داراي مضمون استعماري است. همانگونه كه بارها در سؤزوموز گفته شده است٬ سياست فارس سازي (فارسلاشديرما، تفريس) دولتي، كه اضافتا سعي در تراشيدن و پررنگتر كردن هويت طائفه اي و جايگزين كردن اين هويت قبيله اي به جاي هويت ملي ترك براي گروههاي ايلي ترك ايران دارد٬ روند مسخ فرهنگ و هويت تركي و از دست دادن زبان ملي-مادري تركي را تشديد كرده و باعث ايجاد بحران هويت براي گروههاي ترك سراسر ايران بويژه آنهايي كه در خارج آزربايجان ساكنند (مانند شمال خراسان و جنوب ايران) و يا تعلق طائفه اي دارند شده است.


در همين راستاست كه در تمام منابع رسمي و غيررسمي ايراني-فارسي گروههاي ايلي و جغرافيايي ترك ساكن در ايران مانند قشقايي ها و تركهاي خراسان و همدان و .... هر كدام به شكل گروههاي منفرد، جدا و پراكنده ترك زبان و نه به شكل زير گروههاي خلق و مليت واحد ترك معرفي ميشوند و بدين ترتيب سعي ميشود كه خلق ترك در ايران از يك مليت واحد و منسجم داراي اكثريت٬ به دهها گروه مختلف پراكنده و جداي ترك زبان اقليت تبديل شود. حال آنكه در ايران همانگونه كه يك زبان فارسي با گويشها و لهجه هاي گوناگونش وجود دارد٬‌ يك زبان تركي واحد (به معني خاص) نيز وجود دارد كه‌ خود به سه زيرگروه لهجه اي آزربايجاني٬ خراساني و سنقري تقسيم ميشود. همه خلق ترك در ايران چه در خراسان‌، كرمان‌ و فارس‌ و اصفهان‌ و چه آزربايجان‌ و ... به لهجه‌ها و شيوه هاي اين زبان واحد تركي‌ سخن‌ مي‌گويند. و تمام گروههاي ترك ايران فارغ از استان و اراضي محل سكونتشان و يا لهجه و شيوه تركيشان ويا طائفه و تبارشان، همه بخشي از خلق و ملت واحد ترك در ايران ميباشند.


گويشها و شيوه هايي كه در استان همدان به آنها تكلم ميشود مانند گويش همدان٬ بهار٬ كبودرآهنگ٬ رزن٬ مهربان و ... ، نيز گويش و شيوه هاي گوناگون زبان تركي هستند. گويش و شيوه هايي كه مشابه و يا عين آنها در ديگر نقاط آزربايجان و سراسر ايران به ويژه در مناطق افشار و يا بيات تبار (مانند آزربايجان غربي٬ استان مركزي٬ حتي شمال خراسان و جنوب ايران) ديده ميشوند. بنابراين زبان، لهجه و يا گويش واحدي بنام تركي همداني وجود ندارد٬ آنچه وجود دارد گويش و شيوه هاي زبان تركي در استان آزربايجاني همدان است.


جايگاه همدان در موسيقي تركي:


استان همدان جايگاه ويژه اي در ادبيات تركي و فرهنگ آزربايجان دارد. به طور كلي ميتوان گفت كه استان همدان به لحاظ زباني-فرهنگي بيشتر با استانهاي آزربايجان غربي و نيز زنجان و به لحاظ سياسي-فرهنگي با استانهاي آزربايجاني قزوين و مركزي در يك مجموعه جاي ميگيرد.


در موسيقي آشيقي آزربايجان هاواهايي به اسم "همدان گرايليسي" و "همدان دوبئيتيسي" و ... غيره وجود دارند. اين دستگاهها كه در اكثر محيطهاي آشيقي آزربايجان جنوبي ايفا ميگردند اصلا در ساوه و ديگر نقاط استان آزربايجاني مركزي بوجود آمده اند. مناطق آزربايجاني و ترك نشين استان مركزي (كميجان و برچلو و ...) و نواحي مجاور ترك نشين- آزربايجاني در استان قم به لحاظ تاريخي اكثرا جزء ولايت اعلم از ولايات پنجگانة همدان بوده اند كه در راستاي سياست يكسانسازي قومي و تجزيه ارضي آزربايجان٬ از نظر سياسي-اداري تابع استان مركزي- اراك گرديده اند. (ولي به همه حال اين نواحي باز هم به لحاظ فرهنگي و زباني ادامه تركان و مناطق شرقي استان آزربايجاني همدان بشمار ميروند). بر خلاف استانهاي آزربايجان شرقي و اردبيل و زنجان و جمهوري آزربايجان٬ كه آشيقها را غالبا دو نفر نوازنده قاوال (نوعي دف) و بالابان همراهي ميكنند٬ آشيقهاي استانهاي آزربايجان غربي و همدان مانند آشيقهاي تركيه به تنهايي هنرنمايي ميكنند. در اينجا شاهد يكساني استانهاي آزربايجاني همدان و آزربايجان غربي با تركيه ميباشيم.



نشريات تركي استان٬ پخش برنامه هاي راديو تلويزيوني تركي ٬ كلاسهاي آموزش به زبان تركي در استان آزربايجاني همدان:


نشريات تركي: همزمان با رشد سريع٬ چشمگير و مبارك خودآگاهي و شعور ملي در ميان خلق ترك در سراسر ايران و بويژه در آزربايجان٬ استان آزربايجاني همدان نيز شاهد انتشار چند نشريه تركي بوده است (البته اين رشد به هيچ وجه با جمعيت تركان اين استان٬ سنگيني آن در تاريخ و فرهنگ آزربايجان از سويي و همچنين گسترش سياست بسيار تشديد شده فارسسازي در كشور٬ از سوي ديگر به هيچ وجه متناسب نيست و حتي بسيار اندك است). از جمله اين نشريات هفته نامه سينا- برنده جوايزي در ميان نشريات غرب كشور- است كه يك صفحه خود را به زبان و ادب تركي اختصاص داده است. از نشريات دانشجويي نيز ميتوان بيرليك يولو (نشريه تركي-فارسي دانشگاه همدان. دوهفته نامه فرهنگي٬ اجتماعي. مدير مسئول غلامرضا نصيرزاده)٬ نشريه بولوت (نشريه فرهنگي٬ اجتماعي دانشگاه پزشكي همدان٬ منتشر شده به اهتمام انجمن استاد شهريار) و نشريه ايلديريم (اين نشريه دانشجويي دانشگاه همدان٬ با بازداشت شدن مدير مسئول نشريه ياشار كريمي و سردبير آن مهدي زينالي در سال ١٣٨٢ از طرف دانشگاه توقيف شد) را نام برد. قابل ذكر است كه امسال دومين جشنواره نشريات دانشجويان آزربايجانی کشور در همدان برگزار خواهد شد. اين حادثه خوش٬ بيشك نقطه اي عطفي در حيات فرهنگي آزربايجان و بويژه استان همدان خواهد بود.



كلاسهاي آموزش تركي: هر چند در اين استان مانند ديگر نقاط ايران٬ فعلا مدارس و آموزشگاههاي تركي زبان وجود ندارد٬ بنا به اطلاعات سايت دوزگون٬ دوره هاي آموزش زبان و ادبيات تركي در دانشگاه بوعلي سيناي همدان بكمك سايت مذكور و انجمن علمي بيان –شاخه تركي دانشگاه بوعلي سينا داير بوده است. در خبري در اين سايت چنين گفته ميشد: "دوره جديد آموزش زبان و ادبيات تركي دانشگاه بوعلي سيناي همدان از هفته جاري افتتاح گرديد. اين دوره جديد توسط انجمن علمي بيان ـ شاخه تركي دانشگاه بوعلي سينا و با كمك دروس اينترنتي دكتر صديق در سايت دوزگون تدريس مي گردد. دكتر صديق در ترم گذشته شخصا در اين دانشگاه به تدريس زبان و ادبيات تركي مشغول بود. شاگردان ممتاز اين دوره از كلاسها اكنون با كمك دروس سايت دوزگون اقدام به تداوم اين كلاسها براي دانشجويان جديد نموده اند. " دكتر صديق در مصاحبه اي با هفته نامه سينا همچنين‌ به‌ جوانان‌ و دانشجويان‌ ترك‌ زبان‌ دانشگاه‌ بوعلي‌ سينا توصيه‌ نموده است‌ كه‌ "سعي‌ كنند 2 واحد زبان‌ و ادبيات‌ تركي‌ را كه‌ در سال ‌1369 به‌ امضا شوراي‌ عالي‌ برنامه‌ريزي‌ وزارت‌ علوم‌ رسيده‌ است‌، حتي‌ بصورت‌ فوق برنامه‌ و با نظارت‌ امور فرهنگي‌ فوق برنامه‌ دانشگاه‌ بگذرانند".


راديو-تلويزيون تركي: از راديوي محلي همدان در هر دوره پهلوي و جمهوري اسلامي برنامه هاي تركي پخش شده است. البته زبان بكار رفته در اين برنامه ها تركي ادبي نيست. و ادعا شده است كه اين برنامه ها بيش از خدمت به رشد و شكوفايي زبان تركي٬ در جهت تخريب آن عمل ميكنند. با اينهمه همدان (مانند استانهاي آزربايجاني قزوين و مركزي) در شمار آن استانهاي آزربايجاني است كه به لحاظ پخش برنامه هاي تلويزيوني تركي شديدا در معرض تبعيض قرار دارد. در حاليكه در بسياري از استانهاي كشور٬ برنامه هاي تلويزيوني از شبكه سيماي استاني به زبان رايج استانهاي مربوطه پخش ميشود٬ در اين استان عمدتا ترك نشين و آزربايجاني هيچ برنامه تلويزيوني استاني به زبان تركي وجود ندارد و خلق ترك در اين استان٬ به طرزي بسيار ناخوش آيند از اين ابتداييترين حق فرهنگي٬ انساني و مشروع خود محروم نگاه داشته شده است. چندي پيش در رابطه با اين وضعيت ناشايست٬ خبر زير در نشريات اينترنتي فارسي زبان درج شده بود: "پخش برنامه به زبان تركي: هفته نامه سينا چاپ همدان در شماره ٣١ خود خواستار پخش برنامه به زبان تركي از شبكه سيماي استاني مركز همدان شد. اين نشريه با درج مطلبي با عنوان " تركي را پاس بداريم" يك صفحه كامل خود را به اين موضوع اختصاص داد. سينا در اين مطلب با اشاره به پخش موسيقي "عاشيقي" در يكي از برنامه هاي اين شبكه و استقبال از آن مينويسد: در اين برنامه كه عاشيق حيدر با ساز "چوگور" آن را نواخت دل و جان مردم اين استان به ويژه تركها را با طنين روح بخش ساز خود عطر آگين كرد. هفته نامه سينا ادامه ميدهد: آيا شبكه صدا و سيماي استاني همدان نميتواند و نبايستي به شناساندن تمامي وجوه فرهنگي، هنري، علمي، ادبي و ... ترك زبانان همدان همت گمارد؟ چرا شبكه استاني همدان برنامه هايي تهيه نميكند كه به زبان تركي يعني زبان ٦٠ درصد از جمعيت اين استان باشد؟ اين نشريه ادامه ميدهد: اكنون جوان كرد، ترك، تركمن، بلوچ و عرب ايراني از خود ميپرسد آيا گفتگوي تمدنها و فرهنگها فقط مصرف خارجي دارد؟"



انتخابات: استان همدان دروازه جنوبي آزربايجان است. اين استان به همراه استانهاي مركزي و قزوين٬ سه استان آزربايجاني هستند كه تحت شديدترين سياستهاي يكسانسازي قومي و فارسسازي قرار گرفته اند و كوشش بسيار در نفي هويت تركي اهالي اين استانها و دور نگه‌ داشتن توده ترك ساكن در آنها از فرهنگ ملي تركي-آزربايجانيشان انجام شده و ميشود. يكي از خصوصيات ويژه اين سه استان آزربايجاني اين است كه عليرغم آنكه اكثريت مطلق جمعيت در هر سه استان را خلق ترك تشكيل ميدهد٬ مراكز استانها (همدان٬ قزوين و اراك) بر خلاف ديگر استانهاي آزربايجاني٬ شهرهايي دو زبانه هستند كه به سرعت در حال تبديل شدن به شهرهايي با اكثريت جمعيتي فارس هستند. فارس زبان شدن مراكز نسبتا پيشرفته تر شهري و ترك زبان بودن شهرستانها و روستاها و طوائف نسبتا عقب مانده تر در اين استانها٬ خود به عنوان عامل رواني تسريع كننده در امر يكسانسازي قومي و فارسيگرايي توده ترك اين استانها عمل ميكند. در استان همدان كار به جايي رسيده است كه حتي خلق ترك در بسياري موارد آشكارا از انتخاب نمودن نمايندگان ترك براي مجلس شورا نيز محروم نگه داشته ميشود. دكتر سيد كاظم اكرمي (از اقليت فارس ساكن در استان همدان) در مصاحبه اي ميگويد: البته نماينده شدن من در دوره اول از منطقه كبودرآهنگ و بهار همدان به دستور خاص شهيد باهنر بود. يادم هست كه يك روز دوشنبه اي تلفن زد از وزارتخانه كه فلاني شما برويد از اين منطقه اسم بنويسيد٬ بياييد مجلس. گفتم اين منطقه ترك اند، من تركي بلد نيستم...... گفت: حالا مهم نيست".


آشكار است كه حل ريشه اي و اساسي مشكلات مربوط به نشريات٬ كلاسها و برنامه هاي راديو تلويزيوني تركي و ..... در استان همدان٬ كل آزربايجان و سرتاسر ايران٬ تنها با ايجاد روزنامه ها و شبكه هاي سراسري راديو- تلويزيوني تركي دولتي و غيردولتي و مهمتر از آن صرفا با رسمي نمودن زبان تركي در مقياس سراسري ايران ممكن است.

----------------------------

(١)- بو باياتي كوميجان وئبلاگيندان آلينيبدير. باياتينين كوميجان لهجه‌سينده اوخونوشو بئله‌دير: همه‌دان چولئ اكيلدئ – تيرغلافئ چكيلدئ - اوغلان سووه٬ قيز سووه - اولارا كيم وكيلدئ؟. (ترجمه: بيابان همدان كاشته شد٬ تيرهاي تلگرافش نصب شد٬ وقتي دختر و پسر همديگر را بخواهند٬ كي ميخواد براي اونا وكيلي بكند؟)


(٢)- خانم عبادي از رسمي بودن زبان فارسي مانند امري طبيعي ياد ميكند. حال آنكه مسئله مركزي و ريشه تبعيض زباني در ايران همين رسمي بودن انحصاري زبان فارسي در ايران است. از اين نكته محوري كه بگذريم٬ كاربرد نام آذري به جاي تركي از سوي خانم عبادي جاي تامل دارد. همانطور كه قبلا و بارها در سؤزوموز اشاره كرده ام٬ نام آذري، نامي جعلي براي انكار و تغيير هويت ملي خلق ترك ساكن در ايران است. در ترمينولوژي قوميتگرايان فارسي و دولتي٬ "آذري" نامي براي ناميدن زباني ايراني و مفهومي غير تركي٬ و به منظور تاكيد بر ترك نبودن تركهاي آزربايجان بكار ميرود. بي هويت كردن و از بين بردن حافظه تاريخي ملل از طريق عوض كردن اسامي جغرافيايي سرزمينهاي آنها و حتي اسم خود گروه ملي مذكور يكي از شناخته شده ترين و در عين حال غيرانساني ترين روشهاي نسل كشي فرهنگي و امحاء گروههاي ملي توسط دولتهاي راسيست است. در ايران نيز، اين سياست راسيستي دولتي به شكل آذري ناميدن خلق ترك تجلي پيدا ميكند. اين سياست در ضمن٬ با هيچ شمردن هويت و اراده و آزادي ملت ترك ساكن در ايران در تعيين هويت و نام خود٬ توهين و تحقير به او هم شمرده ميشود. بنابر اين هر كسي كه در ايران ويا در زبانهاي فارسي و يا تركي٬ بويژه از ميان خود تركان٬ خلق ترك را به نام آذري بنامد٬ آگاهانه و يا ناآگاهانه در حال كمك به و اجراي سياست هاي راسيستي پان ايرانيستي است. در ايران گروهي ملي كه در سير طبيعي تاريخي٬ خود را به نام آذري بنامد وجود ندارد. توده اي وجود دارد كه خود را "ترك" مينامد. اين همان توده است كه ديگران٬ آنهم نه در زبانهاي تركي و فارسي بلكه در زبانهاي اروپايي٬ منابع خارجي و در مقام مقايسه با تركهاي آناتولي و بالكان به آنها "تركهاي آزربايجاني" ميگويند.


گرچه‌يه هو!!!


Share/Bookmark

0 Comments:

Post a Comment

<< Home